بررسی چندمعنایی افعال کنشی «خواردن»، «شوردن» و «نیشتن» در گویش کردی کلهری بر اساس معنی شناسی شناختی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه زبان شناسی همگانی ، دانشکده علوم انسانی ،واحد تاکستان، دانشگاه آزاد اسلامی، تاکستان، ایران

2 گروه زبان‌شناسی، دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

3 دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت

چکیده

چندمعنایی از آشناترین مفاهیمی ‌است که در مطالعات معنی­شناسی به آن پرداخته می‌شود و آن را شرایطی معرفی می­کنند که یک واحد زبانی از چند معنی برخوردار شود. پژوهش پیش رو به مطالعة چندمعنایی افعال «خواردن» /xwârdǝn/ «شوردن» /šurdǝn/ «نیشتن» /ništǝn/  به عنوان افعال کنشی در گویش کردی کلهری با رویکرد معنا­شناسی شناختی می­پردازد. گردآوری داده‌ها به شیوة کتابخانه‌ای-میدانی صورت می‌گیرد. پیکرة زبانی مورد استفاده در این پژوهش شامل جملات رایج، ضرب‌المثل­ها و آثار شاعران کردی کلهری ­است. با بررسی داده­ها بر مبنای مفاهیم معنی‌شناسی ­شناختی، برای فعل «خواردن» 34 معنا، برای فعل «شوردن» هشت معنا و برای فعل «نیشتن» 13 معنا شناسایی شد. روابط معنایی در ساختار این افعال مورد بررسی قرار گرفت و باهم‌آیی افعال کنشی با اعضای بدن در هر سه فعل کنشی کردی کلهری دیده شد. باهم‌آیی این افعال با اجزای ضروری اعم از (اعضای بدن یا کلمات خاص گویش کردی کلهری) در انتقال معنای افعال تاثیر بسزایی دارد. باهم‌آیی افعال کنشی مورد نظر با عضو «سر» معنای مشترکی ندارند؛ به بیانی دیگر واژة سر در باهم‌آیی «خواردن» معنایی متفاوت از باهم‌آیی سر با «شوردن» دارد. بر این اساس باهم‌آیی فعل کنشی نیز در معنای عضو بدن  تاثیر دارد که به همراه آن به‌کار می‌رود. باهم‌آیی عضو «دست» در «نیشتن» و «شوردن» نیز معانی متفاوتی دارد. در میان این سه فعل، «خواردن» بیش‌ترین تعداد معانی و بیش‌ترین کاربرد اصطلاحی را دارد. از لحاظ باهم‌آیی با اعضای بدن فعل «نیشتن» بیش‌ترین تعداد، پس از آن فعل «شوردن» و «خواردن» کم‌ترین تعداد را به خود اختصاص داده است. 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Study of Polysemy in Action Verbs 'xwârdǝn', 'šurdǝn', and 'ništǝn' in Kalhori Kurdish based on Cognitive Semantics

نویسندگان [English]

  • Fatemeh Hatami 1
  • Behzad Rahbar 2
  • Marjan Taheri Oskouei 1
  • Hengameh vaezi 3
  • Sayede Nazanin Amirarjmandi 1
1 PhD Candidate of Linguistics, Islamic Azad University, Takestan Branch, Takestan, Iran
2 Department of Linguistics, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran
3 Assistant Professor, Department of Linguistics, Islamic Azad University, Rasht Branch
چکیده [English]

Polysemy is one of the most familiar concepts that has been addressed in semantic studies, and it is identified as a linguistic unit that has several meanings. The present paper deals with the study of polysemy in /xwârdǝn/ 'eating', /šurdǝn/ 'washing', /ništǝn/ 'sitting', as action verbs in Kalhori Kurdish dialect based on cognitive semantic approach. Data collection was done in a library-field manner. The linguistic corpus used in this research includes common sentences, proverbs, and works of Kalhori Kurdish poets. By examining the data based on the concepts of cognitive semantics, 34 meanings were identified for the verb /xwârdǝn/, 8 meanings for the verb /šurdǝn/, and 13meanings for the verb /ništǝn/ were identified. Semantic relationships in the structure of these verbs were examined, the collocation of action verbs with body parts was seen in all three Kalhori Kurdish verbs. The collocation of these verbs with the essential components, including the organs of the body, with special words in the Kurdish dialect of kalhori, has a great effect on conveying the meaning of the verbs. The collocation of action verbs of interest did not have a common meaning with the "head" member; in other words, the collocation of the word "head" has different meanings in /šurdǝn/ and /ništǝn/. Accordingly, the collocation of an action verb also has an effect on the meaning of the organ of the body with which it is used. The conjugation of the member "hand" in /ništǝn/ and /šurdǝn/ also have different meanings. Among these three verbs   /xwârdǝn/   has the highest number of meanings and the most idiomatic usage. In terms of the collocation of verbs with body parts, the verb /ništǝn/ has the highest number, followed by /šurdǝn/, /xwârdǝn/.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Polysemy
  • Action Verb
  • Kurdish Dialect
  • Cognitive Semantics
  • Prototype
اصغری، جواد و فاطمه جعفری (1396). چندمعنایی واژگانی براساس دیدگاه معنی‌شناسی واژگانی براساس دیدگاه معنی‌شناسی واژگانی شناختی (تحلیلی موردی رمان دروز بلغراد).  ادب عربی، 9 (1)، صص. 21-37.
افراشی، آزیتا و سیدصامت صامت جوکندان (1393). چندمعنایی نظام­مند با رویکردی شناختی؛ تحلیل چندمعنایی فعل حسی شنیدن در زبان فارسی. ادب پژوهی، 8 (30)، صص. 29-59.
افراشی، آزیتا (1396). الگوی انطباق ریشه‌شناختی واژگان و استعاره‌های مفهومی‌ در حوزه عواطف با رویکرد شناختی. زبان و زبان‌شناسی، 13 (26)، صص. 69-88.
بوستانی­زاد، حبیب (1391). بررسی راهکارهای ایجاد چندمعنایی در افعال پرکاربرد زبان فارسی براساس دیدگاه شناختی. پایان­نامه کارشناسی ارشد. همدان: دانشگاه بوعلی سینا.
جعفرزاده، جعفر (1385).  ضرب المثل‌های کردی. کرمانشاه: طاق بستان.
جلیلیان (ئاکو)، عباس (1385). فرهنگ باشورکردی ـ کردی ـ فارسی. تهران: انتشارات پرسمان.
حضرتی، یوسف. فاطمه یوسفی­راد. بلقیس روشن و محمدرضا احمدخانی (1396). بررسی چندمعنایی در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب معنی­شناسی شناختی؛ فعل دیداری /gömǝk/ نگاه‌کردن. پژوهش­های زبانشناختی در زبان­های خارجی، 5 (2)، صص. 243-267.
خانیان، حمید (1389). گویش کلهری. ایلام: دانشگاه آزاد اسلامی‌ واحد ایلام.
خوشحالی، بهزاد (1387). فرهنگ واژگان، اصطلاحات، کنایات فارسی-کردی. تهران: پانیذ.
راسخ‌مهند، محمد (1389). درآمدی بر زبان‌شناسی شناختی: نظریه‌ها و مفاهیم. تهران: سمت.
راسخ‌مهند، محمد (1393). درآمدی بر زبان‌شناسی شناختی: نظریه‌ها و مفاهیم. تهران: سمت.
رضایی کلهر، اکبر و نورالله کریمی (1385). یک‌هزار ضرب‌المثل کردی کلهری. کرمانشاه: انتشارات کرمانشاه.
سلطانی کفرانی، رضا. محمد عموزاده و حدائق رضایی (1396). پویایی نیرو و چندمعنایی در ساخت­های فعل سبک متشکل از فعل گرفتن. پژوهش­های زبانی، 8 (2)، صص. 59-78.
صفوی، کوروش (1382). درآمدی بر معناشناسی. تهران: سوره مهر.
عموزاده، محمد. غلامحسین کریمی‌دوستان و بابک شریف (1395). شبکة معنایی فعل گرفتن براساس انگاره چندمعنایی اصول­مند. پژوهش­های زبانی، 7 (1)، صص. 117-136.
فیاضی، مریم­سادات. عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا. ارسلان گلفام. آزیتا افراشی و فردوس آقاگل‌زاده (1387). خاستگاه استعاری افعال حسی چندمعنا در زبان فارسی از منظر معنی­شناسی شناختی. مجله ادب پژوهی، (6)، صص. 87-109.
کریم­پور، کریم. (1380). خوه­ر هه‌لات: فرهنگ گویش کردی کلهری (کرمانشاهی) کردی-فارسی (3جلد). کرمانشاه: صبح روشن.
کریمی­دوستان، غلامحسین. زهرا روحی­بایگی (1395). بررسی چندمعنایی فعل سبک زدن از دیدگاه شناختی. جستارهای زبانی، 7 (3)، صص. 129-148.
گندمکار، راحله (1395). بررسی چندمعنایی فعل خوردن نمونه­ای از عدم کارآیی رده­شناسی واژگانی. زبان­پژوهی. 8 (19)، صص. 149-167.
گندمکار، راحله (1390). بررسی معنایی افعال مرکب اندام بنیاد در زبان فارسی: رویکردی شناختی. زبان و زبان‌شناسی، 7 (14)، صص. 97-112.
منصوری، ابراهیم (1395). تحلیل ساختار چندمعنایی در افعال ساده زبان ترکی آذربایجانی با رویکردی شناختی. پایان­نامه کارشناسی ارشد، همدان: دانشگاه بوعلی سینا.
موزونی،رضا (1390). ترانه­های سرزمین مادری(گذری بر ترانه­های عامیانه کرمانشاه: ترانه، کار، هوره، مور، بازی و...). کرمانشاه: دیباچه.
نصیب ضرابی، فهیمه و علی ایزانلو (1393). بررسی معناشناختی فعل خوردن براساس معنای پذیرا. زبان‌پژوهی، 7 (20)، صص. 125-142.
Auwera, J. V. D. and V. Gast (2011). Categories and prototypes. In song(Ed). The Oxford Handbook of linguistic Typology. pp. 131-147. Oxford/ NewYork: Oxford University Press.
Brugman,C and George, L. (1988).Cognitive typology and lexical networks.In steven Smal, Garrison Cottrell and Michael Tanehaus(eds), Lexical Ambiguity Resolution,477-507. Palo Alto, CA: Morgan Kaufmann.
Erdeljić, D. V. (2013). The polysemy of verbs expressing the concept SIT in English, Croatian and German. Jezikoslovlje, 14 (2-3), pp: 263-279.
Evans, V. and M. Green, (2006). Cognitive linguistics: An introduction. Edinburgh: Edinburgh University Press.
Geeraerts, D. (ed) and H. Cuyckens. (2007). The Oxford handbook of cognitve linguistics. Oxford: Oxford Univesity Press.
Ibarretxe-Antunano, I. (1999). Polysemy and metaphor in perception verbs: A cross linguistic study. Edinburgh: University of Edinburgh.
Lakoff, G. (1987). Women, fire and dangerous things, what categories reveal about the mind. Chicago & London: Chicago university Press.
Lakoff, G. and M. johnson (1980). Metaphors we live by. Chicago: University of Chivago Press.
Lee, D. (2001). Cognitive linguistics, an introduction. Oxford: Oxford University Press.
Newman, J. (2009). English posture verbs: An experientially grounded approach. Annual review of cognitive linguistics, 7, pp: 30-58.
Palmer, R. (1993). Semantics. Cambridge: Cambridge University Press.
Ravin, Y. and C. Leacoak (2000). Polysemy: An overview. In Polysemy: theoretical and computational approaches. Ravin Yael & Leeacoak Claudia (eds). pp. 1-29. Oxford University Press.
Rosch, E. (1978). "Principles of categorization" in B. Lioyd and E. Rosch (Eds.), Cognition and Categorization. Hillsdale, NJ: Erlbaum, pp. 27-48; reprinted in E. Margolis and S. Laurence (Eds.) (1999) Concepts: Core Readings. Cambridge, MA: MIT Press, pp.189-206.  
Rosch, E., C. Mervis, W. Gray, D. Johnson and P. BoyesBraem (1976). Basic objects in natural categories, Cognitive Psychology, 8, pp. 382–439.
Saeed, J. I. (1997). Semantics. Oxford: Blackwell.
Sweetser, E. (1990). From etymology to pragmatics; metaphorical and cultural aspects of semantic structure. Cambridge: Cambridge University Press.
 Taylor, J. R. (1995). Linguistic categorization, prototypes in linguistic theory.  Oxford: Claredon
Ulman, S. (1991). Object recognition and visual cognition. Cambridge: MIT University Press.
Vanhove, M. (2008). Towards a typology of semantic associations. Berlin: Mouton de Gruyter.