کانون‌نمای dA در زبان ترکی آذری

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

گروه زبان و زبانشناسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران

چکیده

در این پژوهش درصدد آن بودیم تا رفتار کلامی کانون‌نمای dA در زبان ترکی آذری را بررسی کرده و جایگاه آن را در جمله نشان دهیم. نشان دادیم که کانون به سه طریق نحوی (قلب نحوی)، آوایی (تکیه کانونی) و صرفی (استفاده از کانون‌نما) در زبان ترکی آذری کاربرد دارد. ‌کانون‌نماها یا صرفاً جهت برجستگی عناصر در بند بکار می‌روند و نقش دیگری ندارند و یا نقش‌های دیگری نیز دارند ولی جهت برجستگی از آن نقش خود خالی شده و به عنوان کانون‌نما مورد استفاده قرار می‌گیرند. با مثال‌های متعدد از زبان ترکی آذری نشان دادیم که این کانون‌نما که بیشتر نقش افزودنی دارد، بصورت درجا به همه عناصر جمله، فاعل، مفعول مستقیم، قید زمان، قید مکان و کل جمله اضافه می‌شود و آن را برجسته می‌کند. نشان دادیم که در زبان ترکی آذری، بر خلاف زبان ترکی استانبولی، dA فقط نقش کانون‌نمایی دارد و به عنوان نشان دهنده مبتدا کاربرد ندارد. در بررسی داده‌ها معلوم شد که می‌توان از کانون‌نمای ki هم همراه کانون‌نمای dA برای برجستگی بیشتر استفاده کرد. گاهی می‌توان جهت برجستگی سازه‌های مختلف، از بیش از دو کانون‌نما در یک جمله بهره برد. همچنین پس از تحلیل کاربرد کلامی این عنصر یعنی نقش آن به عنوان کانون‌نما، نمودارهای درختی مربوط به آن بر اساس مدل کمینه‌گرایی ترسیم شد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Focus Marker dA in Azerbaijani Turkish

نویسندگان [English]

  • saeid Moharrami Gheydari
  • Mohammad Reza Oroji
  • Houman Bijani
Department of English and Linguistics, Zanjan Branch, Islamic Azad university, Zanjan, Iran
چکیده [English]

In this study, we aimed to examine the behavior of the focus marker "dA" in the Azeri Turkish language and demonstrate its position in the sentence. We showed that focus in Azeri Turkish is used in three ways: syntactically (via scrambling), phonetically (via focal stress), and morphologically (use of a focus marker). Focus markers are either used solely to highlight elements within a clause without any other function, or they may have other roles but are stripped of those roles and used solely for prominence. Through multiple examples from Azeri Turkish, we demonstrated that this focus marker, which mostly has an additive role, is added in situ to all sentence elements—subject, direct object, adverb of time, adverb of place, and the whole sentence—to make them prominent. We showed that in Azeri Turkish, unlike in Turkish (Istanbul Turkish), "dA" only functions as a focus marker and does not serve as a topic marker. The data analysis revealed that the focus marker "ki" can also be used alongside "dA" for additional emphasis. Sometimes, more than two focus markers can be employed in a single sentence to emphasize different elements. Attempts were made to illustrate the focalized elements in tree diagrams based on the Minimalist Program model.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Azeri Turkish
  • Focalization
  • Focus marker
  • Prominence
  • Scrambling
آدرنگ، دانیال. (1398). مبتداسازی در زبان ترکی آذربایجانی. پایان نامه چاپ نشده رشته زبانشناسی همگانی، دانشگاه شهید بهشتی.
اروجی، محمدرضا (1391). حرکت سازه به ابتدای جمله در زبان فارسی: مبتداسازی یا کانونی سازی؟، ویژه نامه نامه فرهنگستان، 8، 188-212.
حیدری، عبدالحسین و روحی، افسر. (1393). قلب نحوی در زبان ترکی آذری بر اساس مدل کاوشگر- هدف برنامه کمینه‌گرایی. جستارهای زبانی، 5(1)، 27-44.
دبیرمقدم، محمد. (1390). زبان شناسی نظری: پیدایش و تکوین دستور زایشی. تهران: انتشارات سمت.
راسخ‌مهند، محمد.(1385). ارتباط قلب نحوی و تأکید در زبان فارسی. مجله دستور، نامه فرهنگستان، 2. ، 20-33.
راسخ‌مهند، محمد. (1382). قلب نحوی در زبان فارسی. رساله چاپ نشدة دکتری، دانشگاه علامه طباطبایی.
شهیدی، نوشین. (1379). مبتد‌ا‌سازی در زبان فارسی با نگاهی نقش گرا، پایان‌نامه چاپ نشده‌ی کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
کلفچی‌خیابانی، معصومه. (1384). قلب نحوی در زبان ترکی آذری. پایان‌نامه چاپ نشده‌ی کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
محرمی قیداری، سعید. (1403). بازنمایی کانون در زبان ترکی آذری. رساله منتشر نشده‌ی دکتری رشته زبانشناسی همگانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان.
محمودی، سولماز. (1400). تحول زبان ترکی در گذر زمان. سومین همایش بین المللی پیوندهای زبانی و ادبی ایران و ترکیه کتاب مقاله‌های فارسی، -٩٨ .١١٠.
Cinque, G. (1993). A null theory of phrase and compound stress. Linguistic Inquiry, 24, 239-298. 
Erteschik-Shir, N. (2007). Information structure: The syntax-discourse interface. Oxford & New York: Oxford University Press.
Givon, T. (1984). Syntax: A functional typological introduction. Amster”dA»m: John Benjamins..
Göksel, A., & özsoy, S. (2003). “dA»: A focus/topic associated clitic in Turkish. Lingua, 113, 1143-1167.
Jackendoff, R. (1972). Semantic interpretation in generative grammar. Cambridge: MIT Press.
Karimi, S. (2005). A minimalist approach to scrambling: Evidence from Persian. Berlin: Mouton de Gruyter.
Lambrecht, K. (1994). Information structure and sentence form. Cambridge, Cambridge University Press.
Oroji, M.R. & Rezaei, A. (2013). Exploring “ke” as a focus particle in Persian from both form and function points of view. Australian Journal of Linguistics, 33(1), 76-84.
Otoguro, R. (2003). Focus clitics and discourse information spreading. Proceedings of the LFG03 Conference. CSLI Publications.
Rizzi, L. (1997). The fine structure of the left periphery. In Elements of Grammar: Handbook of Generative Syntax, Liliane Haegeman (ed.), 281-337. Dordrecht: Kluwer