نقش وام‌واژه‌ها در گویش هزارگی: گفتمان کاوی رمان ملکه بامیان طبق الگوی فن‌لیوون

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه پیام نور،تهران، ایران

چکیده

  «زبان»، «فرهنگ» و «کنشگران اجتماعی» اصلی­ترین مولفه­های هویتی در ادبیات معاصر هستند. در رمان خودزندگینامه­ای ملکه بامیان(1399)، معصومه حلیمی مخاطبان پارسی­زبان را با گویش­های هزارگی و ایرانی از این زبان کهن آشنا می‌سازد. هدف از این پژوهش بررسی ساختاری گویش هزارگی در رمان ملکه بامیان و کشف دیدگاه­های ایدئولوژیکی نویسنده بر مبنای الگوی تحلیل گفتمان فن‌لیوون است. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی با  استفاده از منابع کتابخانه­ای است. داده­های پژوهش بر پایة مولفه­های هشت­گانة فن‌لیوون (2008) تحلیل می‌شوند و بسامد آن‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 25 و  بر مبنای آزمون خی­دو مشخص می‌شود. این جستار درصدد پاسخگویی به این پرسش­ها است که عناصر ساختاری گویش­های هزارگی و ایرانی زبان پارسی تا چه میزان با  یکدیگر تطابق دارند؟ همپوشانی مولفه­های هشت­گانة الگوی گفتمان­کاوی فن‌لیوون با محتوای مضمونی رمان ملکه بامیان به چه اندازه است؟  فرضیة اصلی این پژوهش آن است که با توجه به پیشینة­­ تاریخی بخش هزاره­جات افغانستان، میزان وام­واژه‌های ترکی در گویش هزارگی بیش از سایر وام‌واژه­ها است. یافته­های پژوهش نشان می­دهند که  در سطح زبانی میان وام­واژه­های ترکی در گویش هزارگی و سایر وام­واژه­ها تفاوت معناداری وجود دارد. وام­واژه­های ترکی از بسامد و فراوانی بالاتری نسبت به بقیه برخوردار هستند که نشان‌گر تاثیرپذیری بالای گویش هزارگی از زبان ترکی است. این پژوهش در سطح محتوایی تکیة بیش‌تری بر مولفة« نام‌دهی»  دارد و کنش­گران اجتماعی را بر مبنای فرهنگ شیعی بامیان به صورت عام یا خاص بازنمایی می‌کند. این مطالعه با بهره­گیری از دو گویش گامی ارزش‌مند در جهت پاسداری از زبان پارسی برداشته است.
 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Role of Loanwords in Hazaragi Dialect: Discourse Analysis of Queen of Bamyan Based on Leeuwen’s Model

نویسنده [English]

  • Mohammad Hadi Jahandideh
Assistant Professor of English Language and Literature, Payame Noor University, Tehran, Iran.
چکیده [English]

“Language”, “Culture” and “Social Actors” are the key components of identity in contemporary literature. In her authobiographical Queen of Bamyan(2021), Masoomeh Halimi makes the Persian speakers of the world familiar with Hazaragi and Iranian dialects of this language. This study aims at scrutinizing the writer’s ideological perspective through Van Leeuwen’s model of discourse analysis and structural analysis of Hazaragi dialect used in Queen of Bamyan.The research methodology is descriptive-analytic using the materials available in  libraries. Data analysis is done through eight levels of Van Leeuwen’s model(2008) and their frequencies are determined by using SPSS and based on the results of Chi-square test. This study seeks to give answer to theses questions: To what extent do the structural components of Hazaragi and Irani dialects of Persian language overlap each other? How is the conformity level of  Van Leeuwen’s eight components of discourse analysis model with thematic content of Halimi’s Queen of Bamyan? The main hypothesis of this research based on the historical and cultural background of Hazara is that Turkish loanwords constitute the major part of Hazaragi dialect.  In language level, there is a meaningful difference in the frequencies of Turkish loanwords and the others. This reveals that Hazaragi dialect is highly rooted in Turkish language. In content level, the findings indicate that Halimi has put more emphasis on the feature of “Nomination” since she has represented social actors by generization and specification based on Shia culture of Bamyan. Halimi has made valuable step in preserving Persian language by utilizing hazaragi and Iranian dialects in her novel. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Hazaragi Dialect
  • Critical Discourse Analysis
  • Queen of Bamyan
  • Van Leeuwen
اکبری، حمید­رضا و خسرو غلامعلی­زاده، شجاع تفکری رضایی. (1396). بازنمایی کنش‌گران اجتماعی در داستان در بویراحمد. متن پژوهی ادبی. 23 (82)، صص. 139-166.
جنیدی جعفری، محمود و طوبی خاقانی. (1394). بررسی بازنمایی کنش‌های اجتماعی در مجموعه داستان زن زیادی از جلال آل احمد بر اساس الگوی فن‌لیوون. زبانشناخت. 6 (2)، صص. 77-97.
حلیمی، معصومه. (1399). ملکه بامیان. تهران: کتابستان معرفت.
حلیمی، معصومه. (1400، اردیبهشت 26). روایت چند دهه ظلم به شیعیان افغانستان/ بررسی تاثیرات متقابل زبان فارسی ایرانی و فارسی افغانستانی [یادداشت وبلاگ]. بازیابی شده از https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/02/26/2502660/
رشیدی، ناصر و  اصمعان سعیدی. (1393). تحلیل گفتمان انتقادی کتاب فارسی امروز برای دانشجویان خارجی بر اساس چارچوب تحلیلی ون دایک و فن‌لیوون. فصلنامه پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی. 18(32)، صص. 100-126.
شریعتی، حفیظ‌الله. (1390). بررسی و توصیف گویش هزارگی افغانستان. پایان­نامة کارشناسی ارشد. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
شهرستانی، علی‌اکبر. (1361).  قاموس لهجة دری هزارگی. کابل: دانشگاه کابل.
       علیخان، زیب النساء. (1394). فرهنگ تطبیقی گویش هزارگی با 48 گویش فارسی و 7 زبان. کابل: شرکت کتاب شاه محمد.
میرسلطان، سلطان. (1385). تاریخ تحولات بامیان از ظهور اسلام تا حمله مغول. پایان­نامة کارشناسی ارشد. اصفهان: دانشگاه اصفهان.
نجیبی، محمد علی. (1398). زبان و ادبیات هزاره­ها. سیمای تاریخ. 11(2).صص. 27-78.
نمیرانیان، کتایون و زرمینه ناحیبی، فاطمه کشاورزی، سمیه مرادی، رحیم فروغی. (1391). معرفی تکواژ تاییدی در گویش هزارگی افغانستان. فصلنامۀ ادبیات و زبان‌های محلی ایران زمین. 2 (1). صص. 171-188.
یارمحمدی، لطف‌الله. (1385). گفتمان‌شناسی رایج و انتقادی. تهران: هرمس.
Fairclough, N. (1989). Language and Power. London: Longman.
Hodge, R & G. Kress (1996). Language and Ideology. London: Routledge.
Van Dijk, T. A. (1996). Discourse, power and accents. In Coldascoulthard, CR & M. Coulthard. (Eds.). Text and practices: Readings in CDA. London: Routledge.
Van Leeuwen, T. (2008). Discourse and Practice: New Tools for Critical Discourse Analysis. New York: Oxford University Press.